جامدادی؛ خانه زیبای من
کودک گریه می کند، مداد را می خواهد، نه می خواهد آن را بخورد و نه اینکه کار خطرناکی با آن انجام دهد، بلکه فقط خواستار علامت زدن با آن روی هر سطحی است. این موضوع نشان دهنده عشق ما به مداد از بچگی تا میانسالی است.
ما در این مطلب می خواهیم داستانی از مداد و زندگی او در جامدادی در اختیار شما قرار دهیم. داستانی که شما در آن با اطلاعاتی از شیوه درست شدن آن آشنا می شوید و برای شما مفید خواهد بود.
به من نگاه کنید؛ یک نفر نمی تواند من را بسازد. چوب از درختی که قطع شده ساخته می شود. برای قطع کردن درخت نیاز به اره ای بوده که خود آن نیاز از فولاد ایجاد شده است. در ادامه فولاد نیز از سنگ آهن تهیه می شود. مرکز سیاه من که سرب نامیده می شود، از گرافیت ساخته می شود. گرافیت فشرده ای که مطمئن نیستم از چه چیزی ایجاد شده و یا از کجا می آید؟ اما احتمال می دهم از برخی معادن وارد شود. اگر پاک کن دار باشم که همان نوار دور من و پاک کن از چیزهای دیگری ایجاد شده است. حتی رنگ های روی پوشش چوبی و مرکز سیاه یا حتی چسبی که این دو را بهم چسبانده، مواد خاصی تشکیل داده اند.
به سادگی و کوچکی من نگاه نکنید؛ به معنای واقعی کلمه، هزاران نفر برای ایجاد بنده همکاری کرده اند. کسانی که به زبان یکسان صحبت نمی کنند، کسانی که ادیان مختلفی دارند یا حتی کسانی که شاید از آنها متنفر باشید!
چه معیاری آنها را وادار به همکاری می کند؟ غیر از این است که گرفتن دستمزد و حقوق انگیزه ای برای ساخت اینجانب است؟ مدادهایی مانند من که شما با قیمت بسیار کمی آنها را خریداری می کنید...
" من یک رمز و راز از یک درخت یا یک غروب خورشید یا حتی یک تلالو از رعد و برق هستم. اما متاسفانه، کسانی که از من استفاده می کنند آن را حق مسلم و بدیهی خود می دانند. گفته شده است که " تنها خدا می تواند یک درخت را خلق کند" ...
از آنجا که تنها خدا می تواند یک درخت ایجاد کند، من هم اصرار دارم که تنها خدا می تواند مرا بسازد. در واقع انسان نمی تواند میلیون ها دانشمند را به راهی هدایت کند که مولکولها را برای ایجاد من در کنار هم قرار دهند. " ( بخشی از متن مقاله “I, Pencil” نوشته لئونارد ادوارد رید )
من هم مانند شما به خانه احتیاج دارم تا با بودن در آن گم نشوم و در زندگی خود و شما نظم ایجاد کنم. نام خانه من جامدادی است، در طرح، نوع و رنگ های زیبا... جامدادی هایی از کوچک تا بزرگ برای تعدادی از من و همنوع هایم. خانه ای گرم، نرم و البته تاریک...
وقتی مرا خریداری می کنید مهم است که برای نگهداری من یک جامدادی نیز تهیه کنید، بنابراین چه خانه ای بهتر از جامدادی هایی که همیشه به دفتر یار همیشگی من چسبیده و امکان جدا شدن ما وجود ندارد. حتی خانه هایی که بتوان در آنها هوا خورد!! برایتان سوال ایجاد شد که چه نوع جامدادی؟ جامدادی های چند منظوره ای که مانند جا قلمی روی میز هم قرار می گیرند. عالی است اگر سقف خانه شما باز شود و شما بتوانید اطراف خود را ببینید.
خانه من تا به حال بارها زمین خورده یا ضربه دیده است و همچنان محکم و استوار پابرجاست. این محکمی مستلزم خرید خانه از یک فروشگاه مطمئنه! خانه من جای تمام لوازم التحریر دیگری مانند خودکار، مداد نوکی، خط کش، پاک کن، تراش، غلط گیر و ... بوده که از آنها نیز مانند من به خوبی نگهداری می کند.
من خیلی خوشحالم که با پیشرفت علم، خانه ام از سادگی در آمده است و امروزه با امکانات و ظاهر بسیار خوب ساخته می شوند. حالا من اگر خانه ام لاکچری باشد، خودم هم لاکچری شده و علاوه بر ظاهر خاص و جذاب، چشم انداز زیبایی هم خواهم داشت!
اگر شما نظر یا انتقادی درباره مقاله های ما به صورت سرگذشت محصولات از زبان خودشان دارید، با ما در میان بگذارید تا به بهبود مطالب کمکی کرده باشید...
مر****** ************ری 1399-12-24
عالیمی************ ******** ************** *** *******ه! 1399-09-03
بابا تو دیگه کی هستی????عالیییییییییییییهههه بچه ها برید بنویسید
پیش به سوی نوشتن????????????????????????????
al* 1399-03-19
خوبهbe*** 1399-02-21
مرسی خیلی خوب بودهس****** ******عی 1399-02-19
ممنوم خیلی خوب بود خیلی خیلی خوب بودان****** 1399-02-11
خیلی خوبه من برای دختر خالم انواع پیدا کردم خیلی خیلی خیلی خوب بودh.*** 1398-12-20
is goodلی****** 1398-08-05
به نظر من میشد تخیلش رو بیشتر کنی ولی در کل بد نبود بیشتر رفتی تو حاشیهآر********** 1398-02-16
به به یه ایده دیگه واسه انشا ممنووووون. از این متن برای انشا درباره مداد استفاده می کنمسم******** ********** ****** ******ری 1398-02-16
حتی برای انشا درباره جامدادی هم میشه استفاده کرد...